اگر بگويد: نماز جمعه را چرا اگر با امام و بجماعت بجاى آورند دو ركعت است، و اگر بدون امام بود و يا شرائط جمع نبود و يا فرادى انجام دهند چهار ركعت است؟
جواب آنست كه: علّتهاى بسيارى دارد؛ از جمله آنكه مردم از راه دور براى بجا آوردن نماز جمعه گرد مىآيند، لذا خداوند عزيز دوست داشت كه بر ايشان آسان گيرد و زحمتشان را كم كند و طىّ طريق و دورى راه را منظور دارد لذا باين جهت چهار ركعت را دو ركعت قرار داد و ديگر اينكه امام آنان را براى خطبه زمانى نگه مىدارد و آنان انتظار نماز را ميكشند، و هر كس انتظار نماز را كشد خود در نمازيست كه در حكم تمام است، و ديگر اينكه اساسا نماز بجماعت و با امام بجاى آوردن تمامتر و كاملتر است براى علم و دانش و عدالت و برترى امام، و يكى ديگر اينكه روز جمعه روز عيد است، و نماز عيد دو ركعت است و شكسته نيست براى آن دو خطبهاى كه در آنست.
و اگر بگويد: از چه رو خطبه در آن مقرّر شده است؟
جواب آنست كه: چون نماز جمعه در مكانى منعقد مىشود كه مردم همگى در آن حاضر ميشوند و شركت مىكنند، سببى باشد براى امير و پيشوا، تا مردم را موعظه كند و بطاعت خداوند ترغيب نمايد، و از معصيت و نافرمانى حضرتش بيم دهد، و آنان را بمصالح دين و دنيايشان آگاهى دهد، و از امورى كه مربوط به حوزه امارت اوست، (چه سياسى و چه اقتصادى) ايشان را مطّلع سازد و آنان را به اوضاعىكه ضرر و زيان و منفعتشان در آن است آگاه و دستورات لازم را گوشزد كند،
پس اگر بپرسد: چرا دو خطبه تعيين شده است؟
پاسخش آنست كه يكى براى انجام حمد و ثناء الهى، و تقديس و تمجيد او عزّ و جلّ باشد، و آن ديگر براى مطالب ضرورى كه بايد تذكّر داده شود، و اينكه كارهاى انجام شده چه دليلى داشته، و رفع نيازها، و ترسانيدن خلق از ارتكاب گناهان و مخالفت با قوانين رسمى حوزه حكومتش، و نيز دعا بدرگاه خداوند عزّ و جلّ، و ابلاغ اوامر كه بصلاح همه است، و جلوگيرى و نهى از كارهائى كه بزيان همه و موجب فساد است، ميباشد.
و اگر بگويد: چرا خطبه را در روز جمعه قبل از نماز مقرّر داشتهاند، و در دو عيد (فطر و قربان) بعد از نماز؟
پاسخ آنست كه جمعه امر دائم و مكرّر است در هر ماه و در سال بسيار خواهد بود، و چون زياد است اگر بعد از نماز انجام ميشد مردم از آن گريزان مىشدند و نماز را كه بجا مىآوردند، براى خطبه نمىنشستند و همه يا بيشترشان از محلّ خارج مىشدند و متفرّق مىگشتند، از اين جهت پيش از نماز مقرّر شده تا پراكنده نشوند و از محل خارج نگردند، و امّا دو عيد فطر و قربان در عرض سال دو بار بيش نيست، و آن عظمتش از نماز جمعه بيشتر است و كثرت جمعيّت در آن افزون از نماز جمعه است زيرا مردم بدان راغبترند، و اگر كسانى هم از شنيدن خطبه صرف نظر كنند و بروند بيشتر مردم باقى ميمانند، و آن زياد و مكرّر در هر ماه نيست تا اينكه ملال آور باشد و خسته شوند و آن را بىاهميّت دانند و اعتنا نكنند. مؤلّف كتاب (شيخ صدوق- رحمه اللَّه-) گويد: اين خبر اين چنين است (يعنى خطبههاى جمعه را پيش از نماز گفته است) و لكن خطبهها، هم در نماز عيدين و هم در نماز جمعه بعد از نماز است، زيرا آن بمنزله دو ركعت آخر است، و اوّلين كسى كه خطبه نماز جمعه را قبل از نماز خواند عثمان بن عفّان بود، و بواسطه كارهاى نادرستى كه انجام داد، مردم از او متنفّر شده و براى شنيدن خطبه باقى نمىماندند، و بمجرّدى كه نماز پايان مىيافت متفرّق و پراكنده مىشدند، و با خود ميگفتند: موعظه او چه فائده دارد، او هر چه خواست كرد، و رعايت فرمان خدا را ننمود. عثمان ناچار به جلو انداختن خطبهها شد، تا (لا اقل) مردم براى انتظار نماز (هم كه شده) باقى بمانند و متفرّق نگردند.
مترجم كتاب گويد: «بايد دانست كه براى مؤلّف در اينجا سهوى در اين موضوع رخ داده است، و عثمان خطبههاى نماز عيد را پيش انداخت، و روايت فريقين چه عامّه و چه خاصّه جملگى دلالت دارد بر اينكه خطبههاى نماز جمعه قبل از نماز است، و خطبههاى عيدين بعد از صلاة، و ظاهرا اشتباه از جهت خبرى باشد كه مؤلّف از امام صادق عليه السّلام نقل مىكند كه فرمود:
«أوّل من قدّم الخطبة على الصّلاة يوم الجمعة عثمان لأنّه كان اذا صلّى لم يقف النّاس علىخطبته ....»
(اوّلين كسى كه خطبه را بر نماز در روز جمعه مقدّم داشت عثمان بود، زيرا همين كه نماز را تمام ميكرد مردم ميرفتند و براى استماع خطبه نمىماندند) ولى در اين خبر تصحيفى و تحريفى رخ داده و «الجمعة» در اصل «العيد» بوده، و مؤلّف- رحمة اللَّه عليه- متوجّه تحريف يا تصحيف نشده است لذا اين چنين گفته، و الّا هيچ يك از دانشمندان شيعه خطبه نماز جمعه را پس از نماز نمى دانند. و السّلام».
و اگر بگويد: چرا نماز جمعه بر آن كسان كه در مسافت دو فرسخى تا محلّ اقامه آن هستند واجب شده نه بيشتر؟
پاسخ آنست كه مسافتى كه در آن قصر بايد كرد و نماز را باصطلاح بايد شكسته بجا آورد آن هشت فرسخ (دو بريد) است يا چهار فرسخ (يك بريد) رفتن و چهار فرسخ (يك بريد) بازگشتن كه رويهم هشت فرسخ خواهد شد، و نماز جمعه واجب شده است بر كسى كه نصف بريد (كه دو فرسخ باشد) دور است، آمدن و رفتنش چهار فرسخ مىشود، و بحدّ مسافتى كه در آن نماز قصر مىشود نمىرسد و نيم طريق مسافر است.
و اگر بپرسد: چرا بر نوافل روز جمعه چهار ركعت افزوده مىشود؟ (يعنى چرا بر هشت ركعت نافله ظهر و هشت ركعت نافله عصر كه رويهم شانزده ركعت مىشود و روز جمعه نافلهاش بيست ركعت قبل از ظهر است اين چهار ركعت اضافه در روز جمعه براى چيست؟)
پاسخ آنست كه: اين براى عظمت روز جمعه و بزرگداشت اين روز و فرقش با ساير روزها است.
|