اولین انگیزه ای که برای گریه بر مصيبت حسين (ع) به ذهن متبادر می شود مظلومیت اباعبدالله است اشك حداقل نوع همدردي است كه ميتوان در كمك به مظلوم از آن استفاده كرد.
اشک بر امام حسین(ع) اشک شوق است یعنی شوق وصال به لشکر امام حسین(ع) و قرار گرفتن در جبهه اندیشه و فکر مبارزه با ظلم و بیداد. چنین اشکی موانع رسیدن به حق را برطرف می کند و ما به دليل عدم مخالفت با نهضت حسینی اشک خوشحالی و شوق ميريزيم.
اشک بر امام حسین اشک حزن است، اما نه برای مصیبت گروهی خاص از آل الله بلکه بابت فاجعه ایی که در تاریخ رخ داده است و گروهي از مرز انسانیت خارج شدهاند زیرا تعدادي از لشکریان عبید الله از اصحاب و پیامبر و امیر المومنین بودند ولی عاقبت آنها قرار گرفتن در جبهه ظلم و ستم شد. ما به جهت حسن پیشینه گروهي و عاقبت نافرجام آنها اشک حزن می ریزیم و از خدای سبحان طلب می کنیم تا در این مسیر قرار نگيريم.
*اشك به جهت تعلقي كه ميان ما و امام حسين عليه السلام وجود دارد . اين عُلقه و ارتباط تنها مخصوص سادات نيست زيرا همه شيعيان از گِل معصومين خلق شدهاند و زماني كه بر قلب عالَم و پدر شيعيان جهان مصيبت وارد شود، ما نيز بدليل اين تعلق خاطر و وابستگي اشك ميريزيم و مصيبت زدهايم.
*اشك شيعه به جهت اهانتي كه به وجود مقدس اباعبدالله وارد است امام حسين (ع) بزرگ و سيد و آقاي بشريت هستند اما لشگر عبيدالله از هيچ كم لطفي نسبت به ايشان كوتاهي نكردند روايتي كه درباره زندگي اميرالمؤمنين (ع) به ما رسيده حضرت حاضر نشدند رهبر منافقين عريان كشته شود، اما دشمنان اباعبدالله حتي به لباس كهنه حضرت رحم نكردند و آن را از بدن مطهر امام حسين (ع) بيرون آوردند.
*اشك به جهت تبعيت از سيره پيامبر(ص) و فاطمه زهرا سلام الله عليهما است. پيامبر (ص) زير گلوي سيد جوانان اهل بهشت حسين (ع) را ميديد و گريه ميكرد و حضرت زهرا سينه فرزند مظلومش را ميبوسد و گريه ميكرد، ما هم نيز از اين بزرگواران تبعيت ميكنيم.
*اشك به جهت حقي است كه حضرت اباعبدالله الحسين(ع) بر گردن همه شيعيان دارند، امام حسين (ع) حق حيات ، حق آموزش ، حق هدايت... بر گردن هر يك از ما دارد گر چه نحوه تعليم و كيفيت مُرَكَبش با ساير آموزگاران متفاوت است. ( حُر تنها با پرورش اباعبدالله از حضور در جبهه دشمن نجات يافت و تا ابد همراه ساير اصحاب الحسين (ع) مورد درود خدا و ملائك قرار ميگيرد. زهير عثماني با هدايت و تعليم امام از جبهه دنياگرايي و فرورفتن در گرداب ماديات جدا شد و به فيض عظماي شهادت نائل گرديد همچنين در دنياي امروز امثال رسول ترك و طيب و ... نيز مديون عنايات و گوشه چشم حضرت سيد الشهداء هستند.
*البته مهمترين و اساسيترين دليل اشك بر اباعبدالله را اعثم ، شاعر كوفي نقل ميكند كه:
يابنَ النبي المصطفي يابن العلي المرتضي يابن البتول الزاكيه
تَبكيك عَيني لالِاَجلِ مَثوبه لكِنَ انمّا لِاَجْلِكَ باكيه
اي پسر مصطفي اي پسر علي مرتضي اي پسر فاطمه زهرا
چشمان من براي تو گريه ميكند اما نه براي ثواب و پاداش بلكه گريه من بخاطر خودِ تواست و اشك من در اوج اخلاص و ارادت به خود تو است.
« پس خاصيت گريه بر امام حسين (ع) اين است كه انسان را از افق ثواب و پاداش بالاتر ميبرد و به بلنداي توحيد و اخلاص ميرساند. »
تا زميخانه و مي نام و نشان خواهد بود سَرِ ما خاك ره پير مغان خواهد بود
|